"اینو یکی از بچه های اف بی گذاشته بود باحال بود براتون گذاشتم"
خونه ما دستشوییش و حمومش یکیه
درب و باز میکردی بری دس چپ درب دستشویی بود دست راست حمام
و یه محیطی هم بین این 2 فضا
بله 15 - 16 سال داشتم که از خواب بیدار شدم برم دست و صورت بشورم که تا در رو باز کردم
یهو دختر همسایه رو لخت جلوم دیدم :|
از قضا آب خونشون قط شده بود و باید میرفتن مهمونی
رجوع کرده بودن خونه ما و میفهمیدن کسی خونه نیست فقط من خوابم و مامان اومده بود سبد وسایلشو
فک کنم ببره تو که سرنوشتش اینجوری شد
دختر همسایه که همانطور که در تصویر ملاحظه میکنید چسبید به دیوار گفت : وایییییی
البته دستش رو سینه هاش دقیقا همونجور بود حول شده بود طفلکی جاهای سینه هارو یادش رفته بود
من : خیلی ریلکس گفتم با انگشت اشاره حموم اونجاست
مضرات این برخورد :
1. باعث شد که شامپو در خونه ما زود تموم بشه
2. حموم من به زمانش اضافه شه
3. دونه های غرور جوونی در صورت من پدیدار بشه
4. دختر همسایه هم هروقت منو میدید سرشو تقریبا کف پاش مینداخت رد میشد
=))))))
نقاشی روحال میکنید لئوناردو داوینچی چیز بخوره کار چهار مینه :))