یکی تعریف میکرد
داییش بعد ۴۰ سال دانشجو شده
جلسه اول تیریپ کت و شلوار و کیف به دست رفته سر کلاس دانشگاه همه دختر پسرا تو کلاس فک کردن استاده
اینم کم نیاورده
یه ربع صحبت کرده براشون
آخرش گفته عزیزان من استادتون نیستم
ولی قول بدین چون سن و سالم ازتون بیشتره من مبصر باشم
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت